گونهای از قالی هریس
قالی هریس گونهای قالی ایرانی وآذربایجان از صنایع دستی همین خطه است که امروزه و در گذشته تولید می شده است. قالی هریس اثر خطوط شکسته و رنگ و طرح فرش هریس، حکایتی ایست از ورای درخشش صدها نقش و نگار چشم نواز، که بی تابانه حکایت عشق را در محراب هنر نجوا میکند، و هریس آذربایجان، این گهواره قالی بافی، که در هر گوشه ایی از آن، دل عاشق طراحی و یا سر انگشتان بافنده ایی سبب آفرینش هنر زرین میشود که چشم و دل هر بیننده ایی را ارضا وعاشق خود میکند.
محتویات
قابلیتهای فرش هریس
قابلیتهای قالی آذربایجان تنها به قالیهای نفیس تبریز و تابلوبافی سردرود و یا نقش ماهی خوی و یا ... نیست، بلکه قالیهای درشت بافت مناطقی نظیر هریس مهربان خوانمرودو مهرام و هیق خود داری اعتبار و جایگاه جهانیست. این نوشتار که حاصل تحقیقات میدانی و مطالعه کتب مرتبط و همچنین پرداختن به مقوله ریشه یابی نقوش از لحاظ اسطوره و زیباشناسی و رنگرزی گیاهی منطقه و همخوانی دکوراسیون غربی با قالی هریس است که امروزه در اروپا و امریکا برای تزئین خانه ها و مراکز فرهنگی هنری...، مورداستفاده و بررسی قرار میگیرد. این قالی به نا به استفاده پشم گوسفندی در بافت برای بدن انسان مفید است برای گرم نگه داشتن و بیماری هایی چون رماتیسم.
رنگ فرش هریس
پوشش گیاهی هر منطقه تعیین کننده نوع رنگینههای قالیهای آن منطقهاست. در قالیهای هریس رنگهای تیره و تلخ با هارمونی خاصی به کار میروند از قبیل: سرمه ایی تیره، قهوه ایی سیر، قرمز روناسی، مسی، سبز تیره وبنفش زردو ابی... که همان طور که گفته شد از رنگینههای گیاهی اطراف بدست میآیند که عبارتند از: روناس، ذلیر، تولوخ کولی، پوست پیاز، قره چوپ (چوب سیاه)، نیل کلکته، دوه قولاغی (گوش شتر) ریشه اشگون که در رنگرزی سنتی رایج است. همچنین برای دندانه دادن از سنگ قیناخ، زاج سفید، اکسید آهن و دوغ استفاده میکنند. لازم به ذکر است، دوغ فقط با روناس به کار میرود.
ذلیر: ساری بیان(sary Bayan) یا ساری چیچک (گل زرد) اسمهای محلی گیاهیست که به اندازه تقریباً نیم متر رشد میکند. دارای برگهای ریز و گلهای ریز زرد رنگ میباشد. اگر قطع شود از محل قطع شده مایع سفید رنگی مانند شیر بیرون میآید که مزه تلخی دارد. از ساقه و برگ و گل این گیاه برای رنگرزی استفاده میشود و از آن زرد خوشرنگی بدست میآید که در برابر نور و شستوشو و سایش دارای مقاومت وثبات رنگی است. تولوخ کولی: یک نوع گیاه رنگزا با گلهای آبی رنگ که از ریشه آن برای رنگرزی استفاده میشود. بعد از ساییدن یا آسیاب کردن، همواره با نخها در آب میجوشانند که رنگ قهوه ایی زیبایی بدست میدهد. پوست پیاز: در اطراف هریس با روشهای خاصی از آن رنگ مشکی تهیه میکنند. قره چوپ (چوب سیاه): گیاهی شبیه روناس ولی کوچکتر از آن است. ریشه آن قرمز مایل به مشکی است و برای گرفتن رنگ مشکی استفاده میشود. نیل کلکته: این رنگ از هندوستان وارد میشود و برای بدست آوردن بهترین و با ثبات ترین رنگ آبی بکار میرود. لازم به توضیح است که رنگرزی با نیل کلکته با کشمش صورت میگیرد. دوه قولاغی (گوش شتر):اسم محلی گیاهی است ورنگ شتری روشن ازآن استخراج میشود.
فرهنگ و هنر اذربایجان آمیخته بافرش هریس
قالی هر منطقه با توجه به شرایط جعرافیایی، اقلیمی و فرهنگی ویژه محل بافته میشود. هم چنان که قرارگرفتن انسان در عوامل زیستی خاصی مانند آب و هوا، فرهنگ وتمدن... روحیه او رامیسازد، بردستاوردهای انسانی هم موثر است. با توجه به این موضوع شناخت محیط زیست و فرهنگ مردمان هر منطقه راهگشای مهمیست بر شناخت دستاوردهای صنعتی سنتی هم چون قالی (فرش هریس گفته میشود اولین قالی دنیا بوده است) و سایر تولیدات آن منطقهاست. با اندکی تامل میتوان دریافت که طولانی بودن سرما در هریس از دلایل مهم گرایش اهالی منطقه به قالی بافیست و همچنین درشت بافت بودن و یا پرگوشت چیدن قالی نیز به خاطر استفاده از یک زیر انداز گرم کنندهاست. کاربرد خطوط هندسی و شکسته در طرحها نیز ناشی از باورها و محیط کوهستانی زندگی در این مناطق است. اساطیر و پوشش گیاهی خاص منطقه که سازگاری با سرمای هریس نیز دارد. الهام بخش اصلی طراحان و بافندگان میباشد. طراح یا بافنده قالی هریس با ترسیم و بافت شکل گیاهان منطقه بصورت آگاهانه یا ناخودآگاه این نقوش گیاهی را استلیزه کرده و با مکنونات قلبی و اساطیر و باورهای خود آمیخته و بر تار و پود قالی آورده که از این طریق همت، هوشیاری و آراستگی ظاهر و باطن وتاریخ وتمدن خود را به بیننده این قالی نشان دهد.
باور ها در باره فرش هریس
برخلاف نظر سیسیل ادواردز که نوشتهاند یکی از تجار مشهور تبریزی یک طرح معمولی گردان لچک ترنجی را به هریس برده و بافندگان آن را تبدیل به خطوط شکسته کردهاند ولی من چنین تصوری ندارم زیرا چنانچه نظر ایشان درست باشد، اینک باید در تمام مناطق آذربایجان طرحهایی با این اسلوب بافته شود چنانچه حتی در مواردی روستا های همجوار هریس که با یک فرهنگ و تمدن مشترک زندگی میکنند بافنده فرش هریس نیستند با اینکه همه خود رامردم یک منطقه به نام قره داغ می دانند، ولی انحصاری بودن این نوع نقش و رنگ در هریس، خود دلیلی بر رد نظر ایشان است. ولی تاثیر پذیریهایی نیز در مواردی خاص امکان پذیر است. جالب است به خاطره ایی از آقای ادواردز اشاره کنم که خود دلیلی بر ذوق سرشار مردمان هریس است: چند سال قبل هنگام بازدید از یکی از روستاهای هریس یک تخته قالی غیر معمولی با طرحی زیبا بر یکی از دارهای قالی بافی نظرم را جلب کرد. از بافنده تقاضا کردم نقشه آن را به من نشان دهد. وی با حجب فراوان از جعبهای که در گوشه کارگاه بود دستمالی مربع نظیر دستمالهایی که در منچستر برای صدور به کشورهای مشرق زمین تهیه میکنند بیرون آورد. حاشیه آن از گل و بوته تشکیل گردیده بود با ترنجی از گل و لچکهایی که در گوشه قرار داشت. در این نقوش، دو رنگ سفید و قرمز بکار رفته بود. زن قالیباف با این سرمشق (الگوی نامناسب)، قالی قابل تحسین و کاملی در چندین رنگ مختلف بافته بود. طرح لچک ترنجی کاملاً صحیح و با فواصل مناسب در این قالی ظاهر گردیده بود، ولی باز کلیه خطوط طرح به شکل شکسته بکار رفته بود. (کتاب قالی ایران)
طرح ونقشه های فرش هریس
طرحهای رایج منطقه عبارتند از: تاجری / صبوری / رزگل / حیاط گل / صمدخان / غلط نقشه (هرنوع طرحی که برای اولین بار ارائه شود و متداول بازار نباشد، اصطلاحاً غلط نقشه بکار میرود)/ چلنگری و افشان و ... وغیره که شاید هیچکدام درست نباشد جون همه این طرح ونقشهها برکرفته از ذهن و خیال الهام گرفته از طبیعت بسیار زیبای اذربایجان جنوبی و منطقه هریس که قره داغ(رشته کوههای قفقاز) نیز گفته میشودهست واین قالیها درمناطق ذکر شده از روی نقشه بافته نمیشود و به صورت ارایه ذهنی یعنی حفظ والهام گرفته از گغتهها وطبیعت که ذهن بافت سینه به سینه نقش بسته هست بافته میشود. امروز حدود۲۰ سال هست بافندگان هریس یک مهارت خاص نیز در بافت از روی نقشه دارند که نظیر آن تنها در مرکز قالی بافی اوشاک (بچه) واقع در ترکیه قابل مشاهدهاست. در این دو منطقه طرحهایی را که بر روی کاغذهای شطرنجی کشیده میشود و یا استاد کاری نقشه را میخواند. برای این منظور یک تکه چلوار را به وسیله سنجاق به دیوار مقابل نصب میکنند و با نگاه کردن گاهگاه به آن میتوانند قالی را به هر قطعی که سفارش میدهند ببافند این خود مهارتی شگفت انگیز است، مهارتی غریزی و حسی که در اصطلاح محلی (چشنی) نامیده میشوند. (به این مورد هم در کتاب قالی ایران و هم در مجله HALI 1993 اشاره شدهاست). یکی از طرحهای قالی هریس نگارههای هندسی لچک و ترنج با حاشیه معروف به سماوری است که گونههایی به نامهای داش خاتون / ترنجی کف ساده / حاج عظیمی / ترنجی لوزی/صمد خانی و تاجری از انواع آن است. به نقشههای قالی هریس گوروان و مهرام و مهربان نیز میگویند. در برخی از روستاهای هریس نقشه دیگری به نام (قراجه) بافته میشود. طرح ترنج در ناحیه هریس، کمتر یک پوده و بیشتر دو پوده به شیوه درشت بافت با گره ترکی که به هنگام پرداخت پرز آن را بلند میچینند و قالی پرگوشت و ضخیمی به دست میدهند.
اندازه های فرش هریس
اندازههای: ۵/۱×۱، ۴×۳، ۲×۲، ۵/۲×۵/۳، ۳×۲ 3*3 متر با رجشماره ۱۵ تا ۳۰ به بالا معمولاً رواج دارد. در بخش مرکزی هریس قالیهایی با رجشمار ۴۰ به بالا نیز بافته میشود. اکثر بافندگان این ناحیه را بانوان تشکیل میدهند. در تاریخ قالیبافی هریس مشهور است که دختران قبل از اینکه به خانه بخت روند، قالیبافی را در خانه پدری یاد گرفته و با طرحها و خلاقیت ذهنی خود آفریننده نقشهای بدیعی شده و حاصل دستباف خود را که نشانگر ذوق و هنرمندی و فرهنگ ادب تمدن و مدنیت ازدورههای گذشته و محل این منطقهاست، به عنوان جهیزیه به خانه بخت میبرند. با توجه به موارد ذکر شده اکثر بافندگان این منطقه ذهن باف بوده و طرحها و رنگها را سینه به سینه به هم انتقال دادهاند. ریشه یابی نقوش از لحاظ اسطوره و زیباشناسی ریشه و بنیان این امر سنتی راباید در دوران تاریخ و تمدن بشری که حدوداً به ۷۰۰۰هفت هزار سال میرسد جستجو کرد. نقوش قالی نیز از این قاعده مستثنا نیست، این نقوش هم از اساطیر(اسطوره دَدَه قورقود / َاصلی و کَرَم قیر ات بز ات قره داغ ) و هم پوشش گیاهی مناطق الهام میگیرد. به همین خاطر چنانچه تشابهاتی در نقوش قالیهای مناطق دیده میشود سبب این نیست که فردی طرحی را برداشته و در تک تک مناطق گردانده بلکه اگر اساطیر و طبیعت مناطق را سرچشمه طراحی قالی بدانیم، وجه اشتراک بین این طرحها را در مییابیم، علاوه بر این تاثیرات، باورهای قومی و دینی، محیط زیست، ابزارهای زندگی، حیوانات و پرندگان این نواحی نیز در شکل گیری طرحهای مناطق نقش مهمی ایفا کردهاند. پس اگر به گفته هربرت ریت تقسیمات هنری بپردازیم نقش و رنگ قالی هریس جزء هنرهای بَدوی محسوب میشود چون در آنها جسارت، صمیمیت، صداقت، که خاص هنر بومیست مشاهده میشود و اگر با قالیهای شهری مقایسه کنیم پیشرفت طرحهای جدید و بالا بودن رجشمار، نقوش دیگر شکسته گی خود را از دست دادهاند و چرخشها و گلها و همچنین رعایت فواصل چرخشها و گلها و رنگ آمیزیهای با احتیاط تر انجام شدهاست. از لحاظ پزشکی و راهتی جسم و جان که مردمان این منطقه در شرایط طاقت فرسا طلاش وکوشش میکنند ودر حال استراحت بیشترین مطلوبیت را به دلیل کلفت بودن و مطفاوت بودن رنگ وشکل وظاهر ونرم بودن را دارا میباشد که به این دلیل نیز مشهور بوده هست.
از لحاظ هارمونی رنگی
در قالیهای هریس میتوان هم کنتراست از حیث تیره و روشن اشاره کرد و هم کنتراست از حیث ریتمهای متنوع رنگی و هم چنین کنتراست در نقشهای ریز و درشت از مواردیست که میتواند در آنها به طور مشروح سخن راند. به نظر استاد طباطبایی هنرمند نقاش تبریزی ؛ به لحاظ تزئینات، قالی هریس در جایگاه مخصوصی قرار دارد و استفاده از رنگهای خاص و جسارت در انتخابات طرح نقوش، از مواردیست که نیاز به اندیشه زیاد دارد. رنگهای خالص سفید، قرمز، سرمه ایی وسبزو ابی ... کاملاً تجریدی (انتزاعی) هستند و به طور رمز گونه ایی از طبیعت الهام گرفتهاند و با درون مایه خود بافندگان منطقه در آمیخته و چنین آثاری به وجود آمدهاند، کلاً هنرمند چیزهایی از جهان بیرونی را موضوع کار خود قرار میدهد که بتواند از درون خود پاسخی به آن بدهد که همانا شکلهای انتزاعی بوجود می اورد.
فرش هريس (هريز(
هريز شهريست در نزديكي شهر تبريز ناشناخته در ايران ، آشنا در ميان كشورهاي آمريكا ،كانادا، آلمان ، فرانسه و ايتاليا و غير....شهري كه قاليهاي آن در جهان، طرفداران زيادي رابه خود جذب كرده است واين شهر نام آوازه خود را از نقش و نگارهاو دوام قاليهاي گران قيمت خود در جهان كسب كرده است.
نام واقعي اين شهر به مرور زمان تغيير يافته است درايران هريس ودر خودش و جهان هريز گفته ميشود. مردم اين شهر و تاجرهاي فرش آن را از قديم هريز گفته اند ولي در زبان فارسي هريس نوشته شده است و بخاطر دو اسمي شدن اعتبار جهاني خود را به تدريج از دست ميدهد و كشورهاي چين، هند، پاكستان وكشورهاي ديگر جاي قالي آن را در بازارهاي جهاني به خود اختصاص ميدهند وشايد روز با ثبت طرح قاليها وساخت شهري به نام هريز ادعا خود را به اثبات برسانند.
اگر از مردم شهر بپرسيم نام شهر خودشان را، به تركي هريز خواهند گفت پس اسم در زبان ديگر نيز تغيير نمي يابد!!!
قالي هريس جادوي خطوط شكستافسانه قالي ، قصه ايست از وراي درخشش صدها نقش و نگار چشم نواز ، كه بي تابانه حكايت عشق را در محراب هنر نجوا ميكند، و آذربايجان ، اين گهواره قالي بافي ايران ، كه در هر گوشه اي از آن ، دل عاشق طراحي و يا سماع سر انگشتان بافنده ايي سبب ساز آفرينش ديبايي زرين مي شود كه چشم و دل هر بيننده اي را شيداي اين نگارستان مي كند.
قابليت هاي قالي آذربايجان تنها به قاليهاي نفيس تبريز و تابلوبافي سردرود و يا نقش ماهي خوي و يا . . . نيست ، بلكه قالي هاي درشت بافت مناطقي نظير هريس خود داري اعتبار و جايگاه جهانيست.
اين نوشتار كه حاصل تحقيقات ميداني و مطالعه كتب مرتبط و همچنين پرداختن به مقوله ريشه يابي نقوش از لحاظ اسطوره و زيباشناسي و رنگرزي گياهي منطقه و همخواني دكوراسيون غربي با قالي هريس است كه ، مورد بررسي قرار مي گيرد.
با توجه به پراكندگي روستاها و سردسير بودن منطقه ، كشاورزي در اين شهرستان به طور فصلي صورت ميگيرد.
همچنين به علت وجود مراتع و ديمي بودن زمين هاي زراعي ، اكثر مردم به دامپروري و كشاورزي سنتي مشغول مي باشند. به همين دليل پشم گوسفند در منطقه به وفور توليد ميشود ، كه بيشتر اين توليدات در قالي بافي و ديگر صنايع دستي به مصرف ميرسد كه يكي از علل رشد صنعت قالي بافي منطقه نيز همين عامل مي باشد. قالي هريس از ويژگيهاي خاصي برخوردار است كه در بخشهاي مشخص به آن مي پردازم.
رنگرزي
پوشش گياهي هر منطقه تعيين كننده نوع رنگينه هاي قالي هاي آن منطقه است. در قالي هاي هريس رنگ هاي تيره و تلخ با هارموني خاصي به كار ميروند از قبيل : سرمه اي تيره ، قهوه اي سير ، قرمز روناسي ، مسي ، سبز تيره و . . . كه همان طور كه گفته شد از رنگينه هاي گياهي اطراف بدست مي آيند كه عبارتند از :
روناس ، ذلير ، تولوخ كولي ، پوست پياز ، قره چوپ ( چوب سياه ) ، نيل كلكته ، دوه قولاغي ( گوش شتر) ريشه اشگون كه در رنگرزي سنتي رايج است. همچنين براي دندانه دادن از سنگ قيناخ ، زاج سفيد ، اكسيد آهن و دوغ استفاده مي كنند. لازم به ذكر است ، دوغ فقط با روناس به كار ميرود.
ذلير: سُدي بيان(Suddy Bayan ) يا ساري چيچك اسم هاي محلي گياهيست كه به اندازه تقريبا نيم متر رشد مي كند. داراي برگهاي ريز و گلهاي ريز زرد رنگ مي باشد. اگر قطع شود از محل قطع شده مايع سفيد رنگي مانند شير بيرون مي آيد كه مزه تلخي دارد. از ساقه و برگ و گل اين گياه براي رنگرزي استفاده ميشود و از آن زرد خوشرنگي بدست مي آيد كه در برابر نور و شست و شو و سايش داراي ثبات است.
تولوخ كولي : يك نوع گياه رنگزا با گلهاي آبي رنگ كه از ريشه آن براي رنگرزي استفاده مي شود. بعد از ساييدن يا آسياب كردن ، همواره با نخها در آب مي جوشانند كه رنگ قهوه ايي زيبايي بدست ميدهد.
پوست پياز : در اطراف هريس با روشهاي خاصي از آن رنگ مشكي تهيه مي كنند.
قره چوپ ( چوب سياه ) : گياهي شبيه روناس ولي كوچكتر از آن است. ريشه آن قرمز مايل به مشكي است و براي گرفتن رنگ مشكي استفاده مي شود.
نيل كلكته : اين رنگ از هندوستان وارد ميشود و براي بدست آوردن بهترين و با ثبات ترين رنگ آبي بكار ميرود. لازم به توضيح است كه رنگرزي با نيل كلكته با كشمش صورت مي گيرد.
دوه قولاغي (گوش شتر ) : اسم محلي گياهي است و رنگ شتري روشن از آن استخراج ميشود.
طراحي
قالي هر منطقه با توجه به شرايط جعرافيايي ، اقليمي و فرهنگي ويژه محل بافته مي شود. هم چنان كه قرارگرفتن انسان درعوامل زيستي خاصي مانند آب و هوا ، فرهنگ و . . . روحيه او را مي سازد ، بردستاوردهاي انساني هم موثر است.
با توجه به اين موضوع شناخت محيط زيست و فرهنگ مردمان هر منطقه راهگشاي مهميست بر شناخت دستاوردهاي صنعتي سنتي هم چون قالي و ساير توليدات آن منطقه است. با اندكي تامل مي توان دريافت كه طولاني بودن سرما در هريس از دلايل مهم گرايش اهالي منطقه به قالي بافيست و همچنين درشت بافت بودن و يا پرگوشت چيدن قالي نيز به خاطر استفاده از يك زير انداز گرم كننده است.كاربرد خطوط هندسي و شكسته در طرحها نيز ناشي از باورها و محيط كوهستاني زندگي در اين مناطق است. اساطير و پوشش گياهي خاص منطقه كه سازگاري با سرماي هريس نيز دارد. الهام بخش اصلي طراحان و بافندگان مي باشد.طراح يا بافنده قالي هريس با ترسيم و بافت شكل گياهان منطقه بصورت آگاهانه يا ناخودآگاه اين نقوش گياهي را استريليزه كرده و با مكنونات قلبي و اساطير و باورهاي خود آميخته و بر تار و پود قالي آورده كه از اين طريق همت ، هوشياري و آراستگي ظاهر و باطن خود را به بيننده اين قالي نشان دهد.برخلاف نظر سيسيل ادواردز كه نوشته اند يكي از تجار متهور تبريزي يك طرح معمولي گردان لچك ترنجي را به هريس برده و بافندگان آن را تبديل به خطوط شكسته كرده اند.( كتاب قالي ايران ص 76 )
ولي من چنين تصوري ندارم زيرا چنانچه نظر ايشان درست باشد ، اينك بايد در تمام مناطق آذربايجان طرح هايي با اين اسلوب بافته شود ، ولي انحصاري بودن اين نوع نقش و رنگ در هريس ، خود دليلي بر رد نظر ايشان است . ولي تاثير پذيري هايي نيز در مواردي خاص امكان پذير است.
جالب است به خاطره اي از آقاي ادواردز اشاره كنم كه خود دليلي بر ذوق سرشار مردمان هريس است :
چند سال قبل هنگام بازديد از يكي از روستاهاي هريس يك تخته قالي غير معمولي با طرحي زيبا بر يكي از دارهاي قالي بافي نظرم را جلب كرد. از بافنده تقاضا كردم نقشه آن را به من نشان دهد. وي با حجب فراوان از جعبه اي كه در گوشه كارگاه بود دستمالي مربع نظير دستمالهايي كه در منچستر براي صدور به كشورهاي مشرق زمين تهيه مي كنند بيرون آورد. حاشيه آن از گل و بوته تشكيل گرديده بود با ترنجي از گل و لچك هايي كه در گوشه قرار داشت. در اين نقوش ، دو رنگ سفيد و قرمز بكار رفته بود. زن قاليباف با اين سرمشق (الگوي نامناسب ) ، قالي قابل تحسين و كاملي در چندين رنگ مختلف بافته بود. طرح لچك ترنجي كاملا صحيح و با فواصل مناسب در اين قالي ظاهر گرديده بود ، ولي باز كليه خطوط طرح به شكل شكسته بكار رفته بود. ( كتاب قالي ايزان )
طرحهاي رايج منطقه عبارتند از : تاجري / صبوري / رزگل / حياط گل / صمدخان / غلط نقشه (هرنوع طرحي كه براي اولين بار ارائه شود و متداول بازار نباشد ، اصطلاح غلط نقشه بكار ميرود ) / چلنگري و افشان و . . .
بافندگان هريس يك مهارت خاص نيز در بافت از روي نقشه دارند كه نظير آن تنها در مركز قالي بافي اوشاك ( بچه ) واقع در تركيه قابل مشاهده است. در اين دو منطقه طرحهايي را كه بر روي كاغذهاي شطرنجي كشيده مي شود و يا استاد كاري نقشه را مي خواند. براي اين منظور يك تكه چلوار را به وسيله سنجاق به ديوار مقابل نصب مي كنند و با نگاه كردن گاهگاه به آن مي توانند قالي را به هر قطعي كه سفارش مي دهند ببافند اين خود مهارتي شگفت انگيز است ، مهارتي غريزي و حسي كه در اصطلاح محلي (چشني ) ناميده مي شوند. ( به اين مورد هم در كتاب قالي ايران و هم در مجله HALI 1993 اشاره شده است ) .يكي از طرحهاي قالي هريس نگاره هاي هندسي لچك و ترنج با حاشيه معروف به سماوري است كه گونه هايي به نام هاي قاچ خاتون يا داش خاتون / ترنجي كف ساده / حاج عظيمي / ترنجي لوزي صمد خاني و تاجري از انواع آن است.به نقشه هاي قالي هريس گوروان نيز مي گويند. در برخي از روستاهاي هريس نقشه ديگري به نام ( قراجه ) بافته مي شود. طرح ترنج در ناحيه هريس ، كمتر يك پوده و بيشتر دو پوده به شيوه درشت بافت با گره تركي كه به هنگام پرداخت پرز آن را بلند مي چينند و قالي پرگوشت و ضخيمي به دست مي دهند.
اندازه هاي : 5/1×1 ، 4×3 ، 2×2 ، 5/2×5/3 ، 3×2 متر با رجشماره 15 تا 30 به بالا معمولا رواج دارد.در بخش مركزي هريس قالي هايي با رجشمار 40 به بالا نيز بافته مي شود. اكثر بافندگان اين ناحيه را بانوان تشكيل مي دهند. در تاريخ قاليبافي هريس مشهور است كه دختران قبل از اينكه به خانه بخت روند ، قاليبافي را در خانه پدري ياد گرفته و با طرحها و خلاقيت ذهني خود آفريننده نقشهاي بديعي شده و حاصل دستباف خود را كه نشانگر ذوق و هنرمندي و فرهنگ اين منطقه است ، به عنوان جهيزيه به خانه بخت مي برند. با توجه به موارد ذكر شده اكثر بافندگان اين منطقه ذهن باف بوده و طرحها و رنگها را سينه به سينه به هم انتقال داده اند.